تنش ناگهانی به هنگام عصبانیت به کودکان صدمه میزند. البته این یک عملکرد طبیعی است، اما باید برای کنار آمدن با دنیا، آن را تا حد امکان کاهش داد.عصبانیت احساسی است که غالباً بیشتر والدین سعی در تعدیل آن دارند، بنابراین ابتدا به روش مهار این احساس می پردازیم.
هدف ما از مداخله در عملکرد کودکان، کمک به آنان در برخورد صحیح با احساساتِ همانند بزرگسالان است. چند لحظه فکر کنید، راه درست برای بزرگسالان در کنترل عصبانیت چیست؟ باید آن را در حد امکان کاهش داد. در این روش، شخصی که دچار خشم میشود، نیاز دارد تا حرف خود را (قبل از اینکه احساس خشونت در او پدید آید) با صدای بلند و قاطع بیان کند. عصبانیت و خشم به یک معنا نیستند .خشم، عصبانیتی است که به طور صحیح مهار نشده ،بنابراین به خطا رفته است.
بزرگسالان میدانند که باید عصبانیت خود را کنترل کنند، وگرنه دچار پرخاشگری شده و به گونهای جدی به سلامت جسمی و روحی خود لطمه می زنند. اگر فرزندان ما ،عصبانیت خود را خیلی کم بروز دهند، ممکن است ترسو به نظر برسند و یا بچه های دیگر از این موضوع سوء استفاده کنند. از طرفی، بروز بیش از حد عصبانیت هم سبب میشود تا قلدر جلوه کنند. چیزی که فرزندان ما به آن نیاز دارند، برقراری تعادل بین این دو است. این کار، باید از دوران نوپایی و طی چندین سال به صورت عادت در وجود کودک پرورش یابد.
«کمک به بچه ها برای کنارآمدن با عصبانیت»
۱)به آنها بیاموزید به جای اینکه سریع عصبانی شوند، درباره علت عصبانیت خود با شما صحبت کنند.
۲)کمک کنید آنها دلیل اصلی احساس شان را تشخیص دهند. با آنها صحبت کنید تا بتوانید آنچه در پسِ این خشم ها قرار گرفته ،بررسی کنید. بچه های کوچک اغلب در این موارد نیازمند کمک شما هستند.
« آیا از دست دیوید به خاطر آنکه کامیونت را برداشته عصبانی هستی؟»
« آیا از اینکه صبر کردی تا حرف من تمام شود ،ناراحت شدی؟»
به این ترتیب آنها به جای آن که سریع خشمگین شوند ،سعی میکنند علت خشم و عصبانیت خود را برای شما بیان کنند.
3) به آنها اطمینان بدهید کسی برای شنیدن و تایید احساساتشان وجود دارد.( هرچند که ممکن است گاهی چیزی هم تغییر نکند.)
« تو حق داری که از دست من عصبانی باشی. من گوش نکردم .حالا گوش می کنم.»یا«من می دانم که از معطل شدن در این فروشگاه خسته شده ای، من هم همینطور، اما نمیشود کاری کرد. فکر نمی کنی میتوانی به جای جر و بحث با برادرت؟ کار بهتری پیدا کنی؟»
۴) به وضوح به او بگویید که از کوره در رفتن ، روش خوبی برای برخورد با مشکلات نیست. برای او نمونه های مشخصی ذکر کنید تا هنگام خشم، آن ها را به کار ببندد. به او تاکید کنید که بچه ها هم باید مانند بزرگترها خشم خود را کنترل کنند (اغلب باید احساس خود را بیان کنند).
۵) به بچه ها کمک کنید تا آنچه را می خواهند بیان کنند. آنها، اغلب با داد و فریاد از چیزی که نمی خواهند ،شکایت می کنند. بنابراین، نیاز به حمایت شما دارند تا مثبت اندیشیدن رو یاد بگیرند.
-«او من را زد.»
« با صدای بلند به او بگو که نباید این کار را میکرد.»
« مایرا دوچرخه من را برداشته است.»
« برو و از او بخواه همین حالا آن را برگرداند . به او بگو که دوچرخه مال خود است و آن را می خواهی.»
۶) با رفتار خود برای بچهها الگو باشید. وقتی آنها دقیقاً ببینند شما هنگام جوش آوردن و عصبانیت چگونه خشم خود را مهار می کنید ،راحت تر می توانند گفته های شما را بپذیرند و این بسیار موثرتر از آن خواهد بود که فقط برای ایشان حرف بزنید.
در این صورت می توانید مطمئن باشید که آن ها هم مانند شما رفتار خواهند کرد. به او یاد بدهید که «وقتی عصبانی هستی قبل از آنکه آتشفشان خشمت فوران کند، با صدای بلند آن را بیان کن. آن وقت، می بینی که عصبانیت ات تا حد زیادی فروکش میکند.» در این صورت بچه ها میفهمند که میتوان درباره خشم حرف زد تا خودش کم کم ناپدید شود. به کودک کلمات ساده ای را که اغلب در این مواقع می توان از آنها استفاده کرد ،
یاد بدهید:
« من عصبانی هستم!»
« من را به ستوه آورده ای!»
« بس کن، چقدر حرف من را قطع می کنی»
«به وسایل من دست نزن!»
« از این که زیر قولت زدی، عصبانی هستم. چطور توانستی این کار را بکنی؟»
بچهها از والدینی که گاهی خشم خود را بروز می دهند، بیشتر می توانند بیاموزند تا آنها که همیشه دوست داشتنی، خوددار و منطقی به نظر می رسند. کودک باید بداند که والدینش هم مانند او انسان اند و حق دارند گاهی از دست فرزند خود (بدون گفتن ناسزا یا تحقیر او) عصبانی شوند، فقط باید کمی صبور بود و احساس خود را به وضوح بیان کرد،بعد هم علت عصبانیت خود را توضیح داد. البته مدتی وقت لازم است تا بچه ها راه صحیح برخورد با عصبانیت را یاد بگیرند.
منبع: کتاب راز کودکان شاد: راهنمای جامع برای والدین، مربیان، استادان و مشاوران تربیتی (از تولد تا نوجوانی ،نویسنده: استیو بیدالف،مترجم:منزه فراهانی،انتشارات پیک بهار)