در اغلب موارد وزن گیری نامناسب در کودکان در نتیجه دریافت رژیمی پایین تر از نیازهای فیزیولوژیک برای رشد و متابولیسم است. یا به دلیل افزایش متابولیسم و یا سوءجذب ناشی از بیماری زمینهای است یا اینکه میتواند دلیل ترکیبی داشته باشد.
وزن گیری در افراد سالم از کودکی تا بزرگسالی از یک الگوی خاص پیروی میکند (نمودارهای رشد) . بنابراین همواره باید “روند رشد” کودک طی یک دوره زمانی بررسی شود نه صرفا قد یا وزن مقطعی .
وزن گیری نامناسب شامل دو الگوی اصل است :
۱. الگوی رشد مطابق کانال رشد طی زمان و سپس کاهش وزن ناگهانی
۲. الگوی رشد مناسب طی زمان سپس از یک مقطعی وزنگیری کند با شیب کمتر از نمودار اما اغلب در امتداد کانال رشد
الگوی اول عمدتا به دلیل یک بیماری حاد اتفاق می افتد و با سپری شدن دوره بیماری نیز معمولا بسرعت جبران می شود.
الگوی دوم معمولا دلایل محیطی، روانشناختی و تکاملی دارد. فاکتورهایی از جمله وضعیت اقتصادی، فرهنگ، آگاهی تغذیه ای والدین، رفتارها و عادات غذایی والدین، حضور یا عدم حضور والدین، رفتارهای همسالان، رسانه های تصویری و اجتماعی،… در این خصوص نقش بسیار مهمی دارند . شناسایی و حل آنها نیازمند جلسات متعدد مشاوره و آموزش تغذیه بوده. در صورت وجود دلایل اقتصادی یک راهکار معرفی به خیریهها و سازمانهای حمایتگر است.
الگوی دوم گاهی به دلیل بیماری ایجاد میشود. بیماریهای التهابی روده، بیماری های قلبی و کلیوی، از عمده ترین دلایل زمینه ای کندی رشد هستند. بنابراین افتراق آن از عوامل محیطی و رفتاری نیازمند معاینات و آزمایشات پزشکی است.
کودکان خوشمزه خوار (Picky Eater kids) :
خوشمزه خواری در کودکان ۲ تا ۵ ساله دیده میشود. در این دوره سنی افزایش رفتارهای اکتشافی و نیز بروز تمایلات استقلالطلبانه کودک و یا الگوبرداری از والدین (اغلب پدر) ممکن است باعث تغییر در ذائقه کودک بشود. تغییرات در الگوی تغذیه و تمایل یا عدم رغبت به بعضی غذاهای خاص (منظور غذاهای خانگی است) تا زمانی که به تشخیص مشاور تغذیه مشکل حاد تغذیه ای ایجاد نکند طبیعی تلقی شده و زودگذر است .
در صورتی که مرتبط با استقلالطلبی کودک باشد تا حد ممکن باید به استقلال کودک احترام گذاشت. هرگونه حساسیت والدین و تلاش در جهت غلبه بر تمایلات کودک باعث دامن زدن به این مشکل میشود . در این نبرد همیشه کودکان برنده هستند. بنابراین مهمترین اقدام در این کودکان اموزش به والدین است. ضمن اینکه بسیاری از موارد خوشمزهخواری ممکن است به دلیل تقلید از والدین و رفتارهای غلط تغذیه ای والدین باشد .
کاهش اشتها :
در بعضی کودکان کاهش دریافت ممکن است به دلیل کاهش اشتها در اثر عوامل مختلف ایجاد شود. مصرف زیاد تنقلات با ارزش غذایی پایین بخصوص در زمان منتهی به وعده غذایی، باعث کاهش اشتها میشود. در این مورد بهترین راهکار پیشگیری و بخصوص آموزش به والدین در زمان شروع تغذیه تکمیلی است. همزمان با شروع تغذیه تکمیلی والدین باید اصول علمی ذائقه سازی را طی حداقل یک جلسه مشاوره بیاموزند.
این آموزشها گاهی لازم است به بستگان نزدیک کودک نیز تسری یابد . زیرا در عمده موارد معرفی تنقلات به کودک توسط بستگان غیر از پدر و مادر (پدربزرگ و مادربزرگ، عمو، دایی … ) اتفاق می افتد. در صورت بروز این رفتار در کودکان و مصرف زیاد تنقلات، ترک این رفتار مستلزم تبعیت از یک الگوی تدریجی جهت تغییر ذائقه کودک از تنقلات به غذای اصلی می باشد. معمولا اصرار و تلاش مستقیم والدین در جهت حل مشکل نتیجه عکس خواهد داد و منتهی به تسلیم شدن والدین و والدین بزرگتر در قبال خواسته های کودک میشود.
باید توجه داشت که کمبودهای تغذیه ای از جمله کمبود آهن و زینک و ویتامینهای گروه ب نیز باعث کاهش اشتها و کندی رشد در کودکان میشوند.