والدین معمولا نمیدانند که شرم با کودکان چه میکند و چگونه میتوان آسیب های شرم به کوکان را جبران کرد.
“چطور توانستی اون کارو بکنی؟چرا نمیتونی شبیه خواهرت باشی؟”
“چرا نمیتونی غذات رو خودت بخوری؟مگه بچه ای که من باید بهت غذا بدم؟”
“تو هنوزم عروسک بازی میکنی؟مگه بزرگ نشدی؟”
این ها جملات شرمساری است. بیشتر ما با شنیدن این پیام های شرم از سوی شخصیت هایی مثل والدینمان بزرگ شده ایم.چون این پیام ها ترس های عمیقی از وجودمان را بیدار میکند، شرم واکنش نشان میدهد.ما یا این پیام های شرم را می پذیریم و درونی میکنیم یا علیه آن عصیان میکنیم.
شرم زمانی ایجاد می شود که والدین وقتی برای امتحان روش های دیگر تربیت ندارند و نتیجه آن بسیار آسیب زاست.ما به عنوان پدر و مادر مدرن ، تحت فشار زندگی فزاینده ای قرار داریم. چه کسی زمان دارد که روشهای وقت گیری را که به والدین تحت عنوان فرزندپروری گفته می شود را استفاده کند؟
اما دکتر شوارتز به این مسئله اشاره می کند که : “والدین وقتی که با ایجاد شرم، رهبری می کنند، عواقب درونی که به کودک تحمیل می شود را درک نمی کنند. این عواقب شامل قسمت های آسیب پذیری از کودک می شود که احساس بی ارزشی یا بد بودن می کنند و سپس مجبور می شوند با نوعی فعالیت شدید آن را از خود دور کنند. ”
طبق نظریه مدل سیستم های خانوده درونی(IFS) دکتر شوارتز، ذهن از زیرشخصیتها یا بخش هایی نسبتاً گسسته و مجزا تشکیل شده که هر کدام ویژگیها و نقطه نظرات منحصر به فردی دارند. ایده این است که ، در درون، ما بیشتر شبیه یک خانواده عمل می کنیم تا یک فرد ، قسمت های مختلفی در درون ما وجود دارند که در حفظ امنیت ما نقش ایفا میکنند.
در مدل IFS، بخشها به 3 دسته کلی تقسیم میشوند:
1-بخش های تبعید شده:به تروما و آسیب های روانی که در دوران کودکی به وجود آمده اند،اشاره دارد.این بخش ها حامل ترس و رنج هستند. این درد می تواند آنقدر شدید باشد که قسمت های دیگر به کمک شما بیایند.بخش های تبعید شده ممکن است از دیگر بخش های روان جدا شده و در نتیجه سیستم روان را نامتوازن و قطبی کنند.
2-بخش های اداره کننده: نقش پیشگیرانه و محافظتی را بر عهده میگیرند. آنها بر نحوه تعامل فرد با دنیای خارج اثر میگذارند و به این ترتیب از فرد در برابر آسیب محافظت میکنند و همچنین مانع از آن میشوند که تجربیات تروماتیک یا رنج آور بخش آگاه ذهن را پر کنند.
3- بخشهای آتشنشان: زمانی ظاهر میشوند که بخشهای تبعید شده، از تبعیدگاهشان (یعنی ناخوداگاه ذهن) خارج میشوند و توجه میخواهند. هدف بخش آتشنشان، دور کردن توجه از شرم است که در نهایت منجر به رفتارهای تکانشی و یا نامناسب مانند پرخوری، مصرف مواد مخدر یا خشونت میشود. همچنین این بخشها تلاش میکنند با تمرکز بیش از حد روی فعالیتهای نامحسوستر مانند کار بیش از حد یا مصرف بیش از حد دارو، حواس فرد را از درد ورنج دور کنند.
وقتی آتش نشان کودک فعال می شود،سعی میکند شرم را به کنترل خود در آورد،در نتیجه دست به واکنش های تند و انتقاد های بی رحمانه میزند .همین باعث شرمساری افراد دیگر می شود و چرخه همینطور ادامه می یابد.
یعنی هیچ وقت نباید به بچه هایمان انتقاد کنیم؟
بچه ها همیشه باید احساس امنیت کنند. والدین به اشتباه تصور می کنند که این بدان معناست که ما نمی توانیم به آنها نه بگوییم و آنها نباید نارضایتی ما را ببینند.
اصلا اینطور نیست.دکتر جینات در” مورد خشم بدون توهین” صحبت میکند.لزومی ندارد که والدین همیشه با صبر و حوصله باشند. بلکه حتی گاهی مفید است که پدر و مادر عصبانیت خود را بروز دهند البته تا جایی که به کودک توهین یا تحقیر نشود.
چگونه این کار را در عمل پیاده کنیم؟
از کلمات توصیف کننده استفاده میکنیم وبه شخصیت کودک حمله نمیکنیم. مثلا اگر اتاق نامرتب کودک والدینش را ناراحت میکند،والدین باید احساس واقعی خود را ابزار کنند اما نه با توهین و ایجاد شرم در کودک، مثل :”چرا تو انقدر شلخته ای؟خجالت نمیکشی از وضع اتاقت؟” و یا “تو هرگز نمیتونی از چیزی خوب مراقبت کنی،تا الان هر چی که برات خریدم رو داغون کردی!”
این کلمات باعث رنجش از والدین و بیدار شدن حس شرم و خودسرزنشی در کودک می شود.مسئله این است که والدین احساس عصبانیت را طوری ابراز کنند که در عین حال به کودک کمک کند.
پدر و مادر میتوانند بگویند: “ظاهر این اتاق برایم خوشایند نیست!” یا “چیزی که میبینم خیلی مرا عصبانی میکند،جای لباس و کتاب و اسباب بازی داخل کمد و قفسه است”
من کلمات توصیفی را به این دلیل می پسندم که آن ها کودک را به حل مسائل خود دعوت میکنند.
مثلا اگر کودکی لیوان شیر را روی زمین بریزد به او میگویم “میبینم که شیر روی زمین ریخته شده” سپس یک تکه پارچه یا یک ابر به او میدهم تا زمین را تمیز کند.به این ترتیب از سرزنش کردن پرهیز میکنم ؛برآن چیزی که باید تاکید میکنم و کاری باید بکند را مشخص میکنم.
در نتیجه هم می توانیم نارحتی خود را به کودکمان ابراز کنیم و در عین حال از شکل گیری احساس شرم و خودسرزنشی در او جلوگیری کنیم.
منبع:کتاب” کودک، خانواده، انسان”،, نویسنده : ادل فيبر ، ايلين مزليش، مترجم : گيتی ناصحی،نشر نی
Shame Works to Control Kids