شیشه ی شکلاتی که همین دیروز آن را خریده بودید تا نیمه خالی شده! از پسرتان میپرسید که آیا او درباره ی نیمه ی خورده شده شکلات چیزی میداند؟ او انکار میکند، در حالی که آثار شکلات هنوز در گوشه ی لبش باقی مانده است.
آیا باید بخاطر این دروغِ آشکار نگران باشید؟ پاسخ به این پرسش آنقدرها که فکر میکنید راحت نیست. برای این که دیروز هنگامی که دخترتان پرسید آیا هنوز نوشابه داریم؟ شما پاسخ دادید: نه، تمام شده. در حالی که هنوز در یخچال یک بطری نوشابه وجود داشت. آیا شما با این کار به یک انسان بد و دروغگو تبدیل شدید؟
پرسش این است: چه زمانی باید دروغ گفت و چه زمانی نباید؟
عاقلانه نیست
در مجموع بچهها بهخوبی میدانند سخنی که میگویند راست است یا دروغ
بچهها تا حدود شش سالگی به صورت سیاه و سفید فکر میکنند: دروغ گفتن بد است و گفتن حقیقت خوب. برای همین به مادربزرگشان میگویند که چاق است، چون حقیقت دارد.
هر قدر که بچهها بزرگ تر میشوند، تفکراتشان بیشتر مانند بزرگترها میشود.
آنها شروع میکنند به فهمیدن این نکته که گاهی گفتن یک دروغ کوچیک خیلی هم اشکالی ندارد. مثلاً «مردعنکبوتی وارد کشور میشه!»
بچهها در سالهای آخر دبستان میدانند که اگر یک دفعه به مادربزرگ بگویند چاق است، زیاد عاقلانه نیست. (حتی اگر مادربزرگ خودش در این باره بپرسد.)
به این ترتیب، بچهها هرچه بزرگتر شوند، شباهتشان با افراد بزرگسال بیشتر میشود.
دروغ گفتن از روی عادت
طبق پژوهش «دانشگاه ماساچوست» ،آشکار شد که شصت درصد شرکتکنندگان بیش از هجده سال، در یک صحبت ده دقیقهای، دستِکم یکبار دروغ می گفتند. ما این دلیل دروغ میگوییم که خودمان را بهتر از آنچه هستیم نشان دهیم، به دیگری احساس خوبی بدهیم یا از ناراحتی کسی جلوگیری کنیم.
از این رو دروغ گفتن جزئی از رفتار بهنجار است.
ولی در جایگاه پدر و مادر باید حواسمان باشد که اگر ما واقعیت را در حضور بچهها جور دیگری نشان دهیم، آنها بیگمان متوجه میشوند. (چرا مامان میگه از گرفتن این کتاب خوشحال شده، در حالی که او اصلاً کتاب خواندن را دوست ندارد؟!)
اگر به کودکمان دروغ بگوییم، تربیت اخلاقی او بههم میریزد. آنها در این حالت هرگز یاد نخواهند گرفت رفتار خوب یا بد چیست و این که دروغ موجب بیاعتمادی دیگران نسبت به او خواهد شد و احتمال اینکه او در آینده رفتار خودخواهانهای داشته باشد، بیشتر میشود و برای رسیدن به هدف، دروغ خواهد گفت.
چیزی که ما به بچهها میخواهیم بیاموزیم و خودمان نیز باید رعایت کنیم، این است که دروغ گفتن بد است ولی گاهی این اصل را میتوان نادیده گرفت !
جهت تربیت درست
شکلات را از دور دهان پسرتان پاک میکنید و نشان میدهید از این که او به شما دروغ گفته است ، ناراحتید. او باید بداند که شما ناراحت شدید، برای این که دروغ او پذیرفتنی نیست، و این فرصت، وقت مناسبی است که شما با آرامش، تفاوت دروغ خیرخواهانه و دروغی که به رابطه آسیب میزند را به او توضیح دهید.
تنها گفتن این که تو هرگز نباید دروغ بگویی، شما را به یک آدم باورناپذیر تبدیل میکند.
چند پیشنهاد
-دروغ گفتن در هر سنی رخ میدهد و این موضوعی است که در روند تربیت ، بارها مطرح میشود.
-دروغ گفتن بچه را زیاد سخت نگیرید، حقیقتآزمایی بخشی از رشد اجتماعی اوست.
-از کودک خود بپرسید که چرا دروغ گفته است؟ (از تنبیه میترسد یا از بی توجهی؟)
-توضیح دهید که پیامدهای دروغ گفتن چیست. (مثلاً به اعتماد آسیب میزند.)
-توضیح دهید که چرا شما در فلان مورد دروغ گفتید. (گفتم که تولدش نمیتوانم بیایم، در حالی که حوصله نداشتم. اگر حقیقت را میگفتم حتماً ناراحت میشد.)
-توضیح دهید که هرچه رابطه نزدیکتر باشد، گفتن حقیقت مهمتر میشود.
– به دنبال راه هایی باشید که کودک شما بتواند بدون دروغ گفتن به خواسته های خود برسد و بخاطر دروغ نگفتنش،به او پاداش دهید.
این پیشنهادها در هر سنی – از خردسالی تا نوجوانی – صدق میکند. البته زبان توضیح مناسب هر سنی متفاوت است.
منبع:
-مجله روانشناسی، شماره ۲، ۲۰۲۰، چاپ هلند.
https://amoozak.org/9h2ia